شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
وقـتـی زبـان عـاطــفه هـا لال می شـود زنـجـیـرهـا در آیـنـه ات بـال می شـود در فصل گل بهار تو از دست می رود بر شاخه مـیوه های تو پامـال می شود دیگـر کسی ز نـالـه ات آهـی نمی کـشد در این سـیـاه چـال صدا چـال می شود آقا سنان سبـز سیادت به دوش تـوست غل ها به روی شـانه تا شـال می شود همواره مرد، زینتش از جنس دیگری ست زنجـیرها به پـای تو خـلخـال می شود دشمن به قـصد جان تو آمـاده می شـود این طرح در دو مرحله دنبال می شود: شعـرم بـدون ذکـر مـصیبت نـمی شـود حـالا گـریـز روضه گــودال می شـود دعواست بر سر زره و جامه و سری دارد مـیان معـرکـه جـنجـال می شـود |